با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+روزگاري بود ميوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگي اش آلوده ، سايه هاي ترس شانه هاي بردگان را مي لرزاند . تازيانه ستم ، عاطفه را از چهره ها مي سترد . تاريکي ، در اعماق تن انسان زوزه مي کشيد و دخترکان بي گناه ، در خاک سرد زنده به گور مي شدند . و در اين هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ايستاد و زمين در زير پاهاي او استوار گرديد . بعثت رسول اکرم مبارک باد
حوائج بزرگ برآورده مي شودو...بنابراين برادران وخواهران باايمان كوشش نموده كه در اين ساعت بيدارباشندوبه ياد خداوندمتعال بوده وبراي ظهور حضرت صاحب الامر ارواحنافداه دعاء نماييد - آموزه هاي زندگي
تاانشاءالله تعالي مشمول دعاي آن بزرگوار شده ودردنياوآخرت سعادتمند شوند-البته براي اشخاص مريض اگرنماز خودرابخوانندوبخوابنداشكالي نداردوالسلام علي من اتبع الهدي - آموزه هاي زندگي
+بسم الله الرحمن الرحيم
اللهمّ اهْدِني فيهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لي فيهِ الحَوائِجَ والآمالِ
يا من لا يَحْتاجُ الى التّفْسير والسؤالِ يا عالِماً بما في صُدورِ العالَمين
صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرين.
خدايا راهنمائيم کن در آن به کارهاى شايسته واعمال نيک وبرآور برايم حاجتها وآرزوهايم اى که نيازى به سويت تفسير وسؤال ندارد اى داناى به آنچه در سينه هاى جهانيان است درود فرست بر محمد وآل او پاکيزگان - آموزه هاي زندگي
+عشق ميداني چيست؟ عشق يعني توبه در قنوت خواندنش با نام غفارالذنوب ، عشق يعني چشمها هم در رکوع ، شرمگين از نام ستارالعيوب ، عشق يعني سر سجود و دل سجود ، ذکر يارب يارب از عمق وجود.
+روزگاري شهرما ويران نبود! دين فروشي اينقدر ارزان نبود! نغمه مطرب دواي جان نبود! هيچ صوتي بهتر از قران نبود! دختران را بي حجابي ننگ بود! رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود! مرجعيت مظهر تکريم بود! حکم اورا عالمي تسليم بود!
اينک ما :
پشت پابردين زدن آزادگي ست! حرف حق گفتن عقب افتادگي ست ، آخر اي پرده نشين فاطمه! کي رسد بر داد دين فاطمه ( اللهم عجل لوليک الفرج) - آموزه هاي زندگي
+زن و شوهري بيش از 60 سال با يکديگر زندگي مشترک داشتند. آنها همه چيز را به طور مساوي بين خود تقسيم کرده بودند. درمورد همه چيز با هم صحبت مي کردند و هيچ چيز را از يکديگر پنهان نمي کردند مگر يک چيز : يک جعبه کفش در بالاي کمد پيرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و درمورد آن هم چيزي نپرسد.
در همه اين سالها پيرمرد آن را ناديده گرفته بود اما بالاخره يک روز پيرزن به بستر بيماري افتاد و پزشکان از وي قطع اميد کردند. درحالي که با يکديگر امور باقي را رفع و رجوع مي کردند پيرمرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد. - آموزه هاي زندگي
پيرزن تصديق کرد که وقت آن رسيده که همه چيز را در مورد جعبه به شوهرش بگويد. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند. وقتي پيرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتني و مقداري پول به مبلغ 95 هزار دلار پيدا کرد پيرمرد در اين باره از همسرش سوال نمود. - آموزه هاي زندگي
پيرمرد به شدت تحت تاثير قرار گرفت و سعي کرد اشک هايش سرازير نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگي مشترکشان از دست او رنجيده بود از اين بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد و گفت اين همه پول چطور؟ پس اينها از کجا آمده؟ - آموزه هاي زندگي
پيرزن در پاسخ گفت: آه عزيزم اين پولي است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام!!!! - آموزه هاي زندگي
+روزي ملا زير درخت گردو خوابيده بود که ناگهان گردويي به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن
مردي از انجا مي گذشت وقتي ماجرا را شنيد گفت:اينکه ديگر شکر کردن ندارد.
ملا گفت: احمق جان نمي داني اگر به جاي درخت گردو زير درخت خربزه خوابيده بودم نميدانم عاقبتم چه بود؟
+شبهاي بلند بي عبادت چه کنم/طبعم به گناه کرده عادت چه کنم/گويند کريمي است گنه مي بخشد/گيريم ببخشد؛ ازخجالت چه کنم. ملتمس دعاي خيرتان دريک يک شبهاي ماه مبارک رمضان.